اول از همه از خواننده وکال گروه يعني چستر بنينگتون شروع ميکنم
نام:چستر بنينگتون:خواننده وکال
سن:29
لغب:Chazy chaz
محل تولد:فونيکس آريزونا
لينکين پارک نقطه اوج فعاليت موسيقايي چستر به شمار مي رود و اين چستر بود که توانست تاثير به سزايي روي اعضاي گروه بگذارد قبل از آمدن چستر به گروه لينکين پارک اسم اين گروه هايبرد تئوري بود اما چستر پيشنهاد داد که اين اسم را به لينکين پارک تغيير دهند
چستر فقيرترين عضو گروه بود که با شکوفايي اين گروه توانست به نان و نوايي برسد
چستر در سال 2000 با سامانتا ازدواج کرد و از او يک پسر هم دارد اما چند وقت پيش از سامانتا طلاق گرفت و حالا يک دوست دختر جديد به اسم تاليندا دارد که من دربارش اظهار نظر نميکنم اين چستر بود که نوانست با شيوه خاص خواندن خود به طوري که براي کسي قابل تقليد نيست توانست خود را به عنوان خواننده اول گروه خود را به تثبيت برساند
ديگر خواننده گروه لينکين پارک مايک شينودا است که خواننده ام سي گروهه
نام:مايکل کن جي شينودا:خواننده ام سي،خواننده وکال، کارگردان،طراح جلد سي دي ،پيانو،ارگ،گيتارالکتريک
سن:28
The Glueلغب:سيريش:
متولد آگوراي کاليفرنيا
مايک شينودا يک نيمه ژاپني آمريکايي است شايد رابطه دور خاندان وي با اهنگساز معروف چايکوفسکي ريشه هاي موسيقي را در وجود اين پسر پايه گذاري کرد مايکل يا همانطور که امروز معروف است مايک از ده سالگي آموزش موسيقي را آغاز کرد
«آوايل عاشق موسيقي کلاسيک بودم اما هر لحظه که بزرگتر مي شدم علاقه ام تيز عوض مي شد مدت کوتاهي ديوانه جَز و صداي اعجاب آورآن بودم و بعد هم نمي دانم چطور شد که هيپ هاپ را شناختم . اما رفته رفته فهميدم راک و متال چيز ديگري هستند» اينها را مايک مي گويد
مايک تحصيلاتش را با فارق التحصيل شدن در رشته گرافيک تمام مي کند مايک را مي توان همه کاره لينکين پارک ناميد زيرا او فعال ترين عضو گروه است و جديداً اولين آلبوم سولوي خود را هم تا چند ماه ديگر منتشر مي کند که فقط به سبک هيپ هاپ خواهد بود اميدوارم البوم خوبي از آب دراد و مايک بتونه در بين ام سي ها شهرتشو دو چندان بکنه
لينکين پارک در خلال تورهاي پروجکت رولوشن امکان همراهي با اسامي نام آشناي موسيقي را داشته باشد از جمله اين اسامي مي توان امينم ،کورن،اسنوپ داگ و خيلي هاي ديگه را نام برد امينم در تور ديترويت پس از اجراي برنامه خود در آهنگ "يک گام نزديکتر"همراه با لينکين پارک به نمايش پرداخت و امينم خود قطعات رپ را همراه با مايک اجرا کرد که سروصداي زيادي به راه مي اندازد
«امينم نمونه يک ام سي حرفه اي است که به کارش ايمان دارد درباره او چيزهاي زيادي شنيده بودم اما احساس نمي کردم تا اين حد فوق العاده باشد،او قدرت بداهه بالايي دارد تا جايي که گاهي قيافه هايي رديف مي کرد و من نمي دانستم چه جوابي بايد به او بدهم و تنها به چشمهايش زل مي زدم من کار اورا ستايش ميکنم چون در حيطه اي به قدرت رسيده که اصلا برايش ساخته نشده» مايک با اين الفاظ از امينم ياد ميکند
دانشگاه پاسادانا را مي توان محل تلاقي نطفه اصلي شکل گيري گروه دانست اما اعضاي گروه بسيار پيش از اين ها همديگر را ملاقات کرده بودند کجا؟ خب معلوم است دبيرستان آگورا. با اين تفاوت که در دوره دبيرستان آنها بيشتر عاشق موسيقي بودند تا تشکيل يک باند حرفه اي موسيقي
اين دبيرستان محصول ديگري را هم به دوستاران موسيقي عرضه کرد اي يکي "راب بوردون"
نام داشت،اويک يهودي است
نام:راب بوردون:نوازنده درام،خواننده بک گراند
سن:26
متولد کالاباس کاليفرنيا
راب از همان کودکي نواختن پيانو را با قطعات کلاسيک آموزش ديد اما او زودتر از ساير اعضاي لينکين پارک کار گروهي و فعاليت در يک تيم حرفه اي موسيقي را تجربه کرد
اوتنها 13 سال داشت که به عنوان نوازنده درام وارد چندين گروه موسيقي شد و حتي يک بار هم با تني چند از دوستهايش به دوباره نوازي آهنگهاي معروف از گروههاي معتبر پرداخت
"همچون روي نوجواني لبخند بزن" از گروه نيروانا يکي از همين آهنگ ها بود که سر و صداي فراواني به راه انداخت
راب عاشق گروه هاي فانک همچون "اسلاي" "فاميلي استون" "جيمز براون" و "تاوراف پاور" بود او بيشتر اوقاتش را با دوستانش در اين رابطه صحبت مي کرد و يا در حال خريد ريکوردهاي آنها ديده مي شد
شايد بزرگترين شانس راب رفتن به کالج اسپادانا بود جايي که علاوه بر ملاقات با مايک و براد با جو هم آشنا شد
در ميان اعضاي گروه اين راب بود که هميشه مراقب بود اشتباه نکند و شايد اگر به او لغب بي اشتباه ترين عضو لينکين پارک را بدهيم چندان بيراهه نباشد
«چيزي درباره اين پسر مرا هميشه مجذوب نگه داشته است و آن لذتي است که او از کارش ميبرد. وقتي که از او مي خواهيد قطعه اي را براي شما بنوازد، چنان با حرارت اين کار را ميکند که گويا قصد دارد در يک تست نوازندگي قبول شود شايد اگر جديت او را هر کدام از ما داشتيم الان بيش از اين ها نمايش اجرا کرده بوديم» چستر اينگونه اعتراف ميکند و ادامه ميدهد
:«راب و فونيکس وقتي با هم کار مي کنند درست رفتاري مانند يک گروه کوچک دارند. در ضمن راب خيلي احساساتي است،وقتي لوح طلايي را براي آلبوم هايبرد تئوري دريافت کرد چند بار مجري مراسم را بوسيد و مدام با دستش روي شانه او کوبيد تا جايي که ديگر آن مرد با خنده گفت به نظرم راب مرا با سازش اشتباهي گرفته و مي خواهد از من صداي مناسبي در بياورد
وميرسيم به مغزمتفکر گروه يعني جو هان پسري که با دستان هنرمند و مغز متفکرش سهم به سزايي را در رسيدن لينکين پارک به اين درجه قائل است
نام:جوزف هان :دي جي،ريکوردينگ،تنظيم،کارگردان کليپها،خواننده بک گراند
سن:28
Mr.Hahnلغب:مسترهان:
متولد گلندان کاليفرنيا
جوهان از والديني کره اي در 15 مارچ سال 1977 متولد شد اگر چه در دبيرستان شيفته رشته هنرهاي بصري و تصويري شد و حتي در دانشگاه هم اين رشته را دنبال کرد،اما عشق به موسيقي چنان در وجودش ريشه داشت که در همان دوره دبيرستان يک تراک موسيقي را ساخته و اجرا مي کند.
جوهان که در لينکين پارک به نام مسترهان شناخته شد،از همان دوران کودکي با يک مشکل روحي رواني دست و پنجه نرم ميکند. اين مشکل به دو شخصيتي بودن او بر مي گردد.
نام کاراکتر دوم او"رمي" است که درست عکس شخصيت حقيقي وي رفتار ميکند.هرچقدر جو فردي آرام و سر به زير است،رمي اهل شوخي کردن،بازي و تحرک است.دوستان نزديک او عقيده دارند که مشکل جو به دروغ گويي هاي او برميگردد خصيصه اي که از کودکي به آن عادت داشت و اصلاً معلوم نيست کي راست مي گويد کي دروغ...
ولي با تمام اين اوصاف اين مسترهان بود که با طراحي و کارگرداني کليپ ها پاي لينکين پارک را به شبکه هاي معروف جهان مانند ام تي وي باز کرد و من و تمام طرفداراي لينکين پارک احترام زيادي براي او قائل هستيم
اکثر کليپ هاي گروه را مسترهان کارگرداني کرده است کليپ در پايان را مي توان به عنوان شاهکاري از او نام برد ودر چند فيلم سينمايي هم دستيار کارگردان بوده است و براي انيميشن شهر اشباح هم چند صحنه طراحي کرده است
ديگر عضو گروه فونيکس مي باشد
نام کامل: ديويد مايکل فارل: نوازنده بيس،خواننده بک گراند،ويالون،ويالون چلو
سن:28
Feenuxلغب:
متولد پلي مات ماساچوست از خانواده اي کاتوليک
اين پسر که بعدها اسم فونيکس را براي خود انتخاب کرد تا کلاس دوم يک کاتوليک به حساب مي آمد اما بعد از اين تاريخ به کليساي پروتستان ها رفت و اين مصادف بود با حرکت خانواده اش
از ماساچوست به ايالت ميشن ويگو.فونيکس همانجا بود که به دبيرستان رفت و به يک گروه موسيقي کوچک به نام "تستي اسنکس" پيوست که بعدها شيوه کاري اين گروه پايه گذاري اولين فعاليت هاي لينکين پارک شد. آنها در اين گروه سعي داشتند شيوه اي از پانک را که آميخته به افکار و عقايد مسحيت بود ترويج بدهند.
فونيکس هم در اوايل کار علاقمند به ساز گيتار بود.نواختن گيتار را مادرش يه او آموخت، زني که عشق به موسيقي را در او بيدار کرد وبعدها هم برادرش جو او را تشويق به ادامه اين راه کرد
و در اين مسير تجربه نواختن سازهايي چون پيانو،ويالون،ويالون چلو که نواختن اين ها را در البومReanimationاز لينکين پارک به راحتي انجام داد.با اين همه هميشه مي خواست نوازنده درام بشود.
آگر چه هرگز موفق به ياد گيري اين ساز نشد. و حالا چه کار ميکند يک ساز مدل "ارني بال ميوزيک" 4 و5 مي نوازد يعني نوازنده گيتار بيس است چيزي که حتي فکرش را هم نمي کرد
برويم به سراغ براد دلسون
نام : براد دلسون : گيتار الکتريک،گيتار بيس،خواننده بک گراند
سن : 28
برادر بزرگه بد BBBلغب:
متولد آگوراي کاليفرنيا از يک خانواده يهودي
«سالهاي رشد من با موسيقي آميخته است ، آن زمان تنها چيزي که مي توانست براي من لذت بخش باشد قطعات موسيقي بود که از راديو مي شنيدم هميشه از خانه ما صداي موسيقي بلند بود» اينها را براد مي گويد، عضوي از گروه که حالا در لس آنجلس سکونت دارد و به اعتراف دوستانش با آن همه ادعا درباره موسيقي اصيل و پرمايه چنان با شنيدن صداي بريتني اسپيرز به وجد مي آيد که گروه او را مايه ننگ خود مي دانند!!!!!
براد اولين گيتار خود را به عنوان هديه تولد زماني دريافت کرد که در کلاس ششم تحصيل مي کرد. آگر چه بعدها به ترومپ علاقه مند شد «خب صداي ترومپ را دوست داشتم اما مانور دادن روي آم مانند گيتار نيست و به نظرم شما جاي کار چنداني روي ترومپ نداريد». براد با همين فرضيه بعدها همان گيتار را دنبال و در جستجوي همين عشق بود که تحصيلات خود را نيمه کاره رها کرد
«از اينکه نتوانستم درسم را ادامه بدهم اصلا ناراحت نيستم چون حالا به جايش به عنوان نوازنده اي موفق در گروهي موفق مشغول به کارم و با اينکه مي دانم عقيده ام کاملا خود خواهانه و خود پسندانه است اما بايد بگويم من واقعا برادر بزرگه بد هستم!»( راست ميگه اگه منم بودم همين کارو ميکردم)
اين لغب را ساير اعضاي گروه به او دادند ، حتي امروز هم هوادارنش او را با نام مستعار صدا مي زنند. براد هميشه سعي کرده است در کارش به هارموني دست پيدا کند که خود را تافته اي جدا بافته کند
الجمعة يناير 11, 2008 6:27 am