هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.



 
ورودجستجوثبت نامأحدث الصورالرئيسية

 

 هيپ هاپ يا هيپ پاپ

اذهب الى الأسفل 
2 مشترك
نويسندهپيام
SpawN
گروه مدیریت
گروه مدیریت
SpawN


تعداد پستها : 114
Age : 33
Registration date : 2007-12-25

هيپ هاپ يا هيپ پاپ Empty
پستعنوان: هيپ هاپ يا هيپ پاپ   هيپ هاپ يا هيپ پاپ Icon_minitimeالجمعة يناير 18, 2008 1:39 am

منبع: zirzamin.se


نوشته: رضا نجفي

ژانويه 2008



چه زماني اين فرهنگ مطربي که تمام پايه و اساس موسيقي مردم پسند ما را مي سازد و مثل يک زالو بر پيکر موسيقي و فرهنگ ما چسبيده و رگهاي آن را از هر گونه خلاقيتي و محتوائي خالي مي کند، دست از سر ما بر مي دارد؟



خوشحال بوديم که اينروزها موسيقي هيپ هاپ هم داريم و کم کم رشد خواهد کرد و ريشه مي دواند و در اين ميان شايد موسيقي پاپ مان هم بيدار شود و دستي به سر و روي خود بکشد و معني پيدا کند، اما مثل اينکه ما از اين شانس ها نداريم.



در اين چند سال اخير اتفاقات جالبي در صحنه موسيقي رپ فارسي رخ داده و بخشي از ما شنوندگان مسخ شده موسيقي پاپ لوس آنجلسي و نمونه هاي مشابه آن که ساخت ايران هستند را از خواب احمقانه اي بيدار کرد. اما اين بيداري مدت طولاني به درازا نکشيد که داروي خواب آور بي خيالي، عيش و نوش و ناله هاي عاشقانه دوباره وارد موسيقي ما شد، اين بار در موسيقي «رپ فارسي»!!

سرتان را درد نياورم بدتر از همه اين است که بعضي رپ خوان هاي ما از خصوصيات موسيقي پاپ ايراني و *خالتور* (8/6) هم در کارهايشان استفاده مي کنند، البته نه براي نو آوري بلکه براي جلب توجه و محبوبيت بيشتر تا شايد آنروزي که رپ در ايران آزاد شد بتوانند بيشتر آلبوم بفروشند!! يعني باز هم نگاهي بازاري به موسيقي. موسيقي که فقط بدرد جشن ها و مهماني ها مي خورد و بس.

بدتر از آن نيز دزديدن موسيقي متن آهنگ هاي معروف رپ آمريکائي از رپ خوان هائي مثل ,Eminem 50 Centو Akon است که معمولاً همراه با رپ خواني فارسي با کيفيتي بسيار پائين و با موضوعيتي که همان شاخ و شونه کشيدن و نظر افکني هاي جنسي و شهوتراني هاي مردانه است ارائه مي شود. حداقل اگر خلاقيتي در ساخت و تنظيم موسيقي و نوع اجراي آن وجود داشت و دزدي و کُپي کاري نبود به نظر من هيچ ايرادي نداشت. اينکه هنرمند چه مي گويد و چه بيان مي کند به کسي ربطي ندارد. شما مي توانيد به آن گوش کنيد يا نکنيد، اما کمبود ذهني خلاق و مغزي آگاه در آن جمجمه کوچک است که هر جنبش هنري را به بيراهه و ابتذال مي کشاند.

بعضي ها معتقد هستند که اين عمل يعني استفاده از آهنگ کامل موسيقي هاي معروف فقط بستگي به موقعيت بد اقتصادي و دسترسي نداشتن به وسايل مورد نياز از جمله کامپيوتر و برنامه هاي تنظيم و ساخت موسيقي براي استديو هاي خانگي و همچنين کميابي بيت هاي (Beat) از پيش آماده رايانه اي دارد. اما به نظر من اينجاست که نبود روحيه اي مبتکر جاي خالي اش احساس مي شود.

رپ خوان هاي ما فراموش کرده اند که بيت (Beat) يا ضرب، اول از همه بايد دروني باشد و بعد شکلي ظاهري به خود بگيرد که آن هم اگر ابتکاري در کار باشد به هر شکلي حل مي شود. آنچيزي که ما اينروزها به آن بيت (Beat) مي گوييم دقيقاً يکي از دلايل وجودش به همين خاطر تنگدستي و نداشتن موقعيت خوب اقتصادي بنيانگذاران موسيقي «رپ» آن زمان نيويورک و دسترسي نداشتن به سازهاي موسيقي بود که بوسيله «دي جي ها» (Dj) از طريق سمپل (Sample) کردن قسمت هاي ريتميک آهنگ هاي معروف از روي دو يا چند صفحه گرامافون که همزمان پخش مي شدند، برداشته و ترکيب مي شد و رپ خوان ها بر روي اين ريتم ها و ضرب ها سخنوري مي کردند. همچنين آنچه ما به آن امروز «فري استايل» (Free style) مي گوييم اين است که کسي با استفاده از فشار باد دهان بر روي ميکروفون بيت (Beat) مي سازد و ريتم رپ خوان را حفظ مي کند تا رپ خوان بتواند بر روي آن سخنوري و قافيه پردازي کند، اين نمونه ديگري از اين واقعيت است که حتي در بدترين شرايط که رپ خوانِ هنرمند دسترسي به ضرب مورد نياز ندارد مي تواند از راه هاي بسيار ساده و طبيعي استفاده کند و هنر خود را به هر شکلي ارائه دهد. اما دزدي آثار حاضر و آماده ديگران بدون هيچ تغيير و ابداعي هرگز جزو راه حل هاي هيپ هاپ نبوده است!



چند سال پيش با سربلند کردن گروه هاي هيپ هاپ ايراني، سر و صدائي در گوشه و کنار ايران و خارج از ايران بپا شد. همه خوشحال بوديم که نسل جوان دارند تابو شکني مي کنند و حرف دلشان را با زباني جديد و بي پرده بيان مي کنند. خب، اين نظريه تا اندازه اي درست بود و اين نوع طرز بيان گستاخ براي ابراز شرايط و محيط زندگي نسل بي ريشه بعد از انقلاب اسلامي، مناسب و لازم بود. توجه داشته باشيد در جامعه اي که خشونت و زورگوئي حرف اول و آخر را در زندگي روزانه مردم مي زند، در جامعه اي که در کوچه پس کوچه هايش خودفروشي بازار روز شده و مواد مخدر را به جاي نقل و نبات مي فروشند تا خوشبختي را در رگهاي جوانان تزريق کنند، آيا مي توان اين جامعه را در آهنگ هاي ناله دار و شعارهاي بر آمده از شکم سيري آقاي داريوش و اِبي و خانم گوگوش و گروه آرين و اَندي يافت؟ يا اينکه در واژه هاي تند و حتي گاه غيره اخلاقي و عصياني رپ خوان هاي ماست که مي توان آن را لمس کرد و فهميد؟

اما متاسفانه آنچيزي که بيشتر اين گروه هاي رپ تازه وارد به تصوير کشيدند و مي کشند نه تنها ربطي به هيپ هاپ ندارد بلکه هيچ ارتباطي هم به خيابان و تضادهاي روزانه اش ندارد. تنها واقعيت بخشي از نسل بي هويت و بي دقدقه پولدار بالاي شهر نشين تهران است که هيچ هنر و موسيقي به آن زيبائي نمي توانست آن را ابراز کند.

ابتذال آنجا شروع مي شود که اينگونه شيوه ها با موضوعاتي مانند پارتي، دختربازي، شهوتراني و عيش و نوش مُد روز مي شود و در تکرار مکررات تو خالي خود، به لجن کشيده مي شود. در ادامه نيز اين نوع مفاهيم ساده پسند و سطحي مورد توجه بخشي از نسل جوان بي ريشه و بي فرهنگ امروز نيز قرار مي گيرد و از طريق جوانان بي مسئله و پولدار که از زير و روي زمين و به اسم رپ خوان سر بيرون مي آورند، فرهنگ لمپني را با فرهنگ مطربي ترکيب مي کنند و معجوني مخرب تر از موسيقي پاپ فارسي به بازار غير مجاز موسيقي مردم پسند روز ايران تحويل داده مي شود.



هيپ هاپ وارد ايران شد اما رپ خوان هاي ما هيچوقت درک نکردند رپ شيوه موسيقي است که زندگي شهري و مناطق و خيابان هاي آن را به روايت مي کشد و با بيان آن بر شرايط روز اعتراض مي کند. اما از آنجائي که خيلي از رپ خوان هاي ما نه از خيابان و نه از زندگي پر مشغله آن خبري دارند و مشکلات روزمره جامعه مثل بيکاري، گراني و فقر مشکلات آنان نيست، در نتيجه آنچه مي ماند مد روز است و درد شکم سيري!

آنجاست که هيپ هاپ مسير ديگري را مي رود که *هيپ پاپ* است و تجارت. محتوايش چهار موضوع بيشتر نيست و آن هم؛ سکس، مواد مخدر، پول و عياشي که براي آن نيز شاخ و شانه هم مي کشند.

اما تاريخ هيپ هاپ را فراموش نکنيم. هيپ هاپ فرهنگي است که از دل فقر و زندگي پر مخاطره جوانان مهاجر آمريکاي لاتين و سياهپوستان آمريکائي مناطق حومه نشين نيويورک، از دل جوانان ترد شده جامعه نژادپرست کشور آمريکا بوجود آمد. درست آن زماني که بيشتر جوانان آن مناطق تا خِرخِره در مواد مخدر، الکل و دسته هاي کوچک و بزرگ خياباني سرگرم جنايت و نابودي يکديگر بودند، عده اي از آنها به اين نتيجه رسيدند که تنها از راه ادامه بقا و عشق به زندگي مي توان بر شرايط حاکم غلبه کرد. آنها برآن شدند تا بوسيله موسيقي و هنر و استفاده از بياني خلاق بر زندگي مخرب خود چيره شوند و به جاي آنکه شرايط آنها را به دنبال خود بکشد آنها شرايط را بدنبال خود کشيدند و امروز نتيجه آن را در سراسر جهان مي شنويم. «هيپ هاپ» به عنوان يک فرهنگ و «رپ» که بخشي از آن فرهنگ است، موسيقي معترض جوانان جامعه جهاني شده است.

متاسفانه از آنجائي که «هيپ هاپ» ايران از طريق شبکه هاي تلويزيوني تجارتي و بين المللي غربي در فرهنگ قشر مرفه و متوسط جوانان جامعه شهري ما وارد شده است هيچ انتظار بيشتر از آنچيزي که شده است را نمي توان از آن داشت. آنچه ما در شبکه هاي موسيقي غربي مي بينيم هيپ هاپ نيست، «هيپ پاپ» است، تجارت است و ابتذال و ربطي به فرهنگ خلاق «هيپ هاپ» ندارد. در واقع اين آن مقوله بحث برانگيز تجاوز فرهنگي است، چرا که آنچه در رسانه هاي تجاري خارجي بخورد بيننده جوان محدود شده ايراني داده مي شود بي ريشه است و ارتباطي تاريخي، فرهنگي و اجتماعي با سرچشمه آن ندارد.



هيپ هاپ چيست؟

- هيپ هاپ از خيابان است و بوي آسفالت مي دهد نه بوي کوکائين و فرار از زندگي!

- هيپ هاپ بوي عرق گرما زد? کوچه پس کوچه هاي درگير شهر را مي دهد نه بوي عطر شهوت زد? مهماني هاي آخر هفته را!

- هيپ هاپ بوي خون مي دهد نه بوي پول!

- هيپ هاپ هنر است، خلاقيت است نه تقليد!

- هيپ هاپ ترکيب ريتم ها با واژه ها است نه دزدي آهنگ و قافيه نويسي هاي تکراري!

- يک رپ خوان، بي پروا رپ مي خواند و فحش هم مي دهد چرا که اين زبان روزانه و بيان واقعي زندگي او و همه ماست. او لحظه هاي خود را براستي و بي پرده با ما در ميان مي گذارد و هستي اش و محيطي که در آن زندگي مي کند را براي ما روايت مي کند، چون معترض است و ناراضي. او زبان نسل خود مي شود چرا که صادق است و آگاه از قدرتش.



اگر مي خواهيد اين جنبش به انحراف کشيده نشود بايد مرز بين «هيپ هاپ» و «هيپ پاپ»، و يا «موسيقي مردمي» و «موسيقي مردم پسند» مشخص شود.



بنظر من يکي از رپ خوان هائي که فرهنگ هيپ هاپ را در معناي واقعي آن درک کرده و رپ خواني و رپ نويسي فارسي را بدرستي در فرهنگ جوان هيپ هاپ فارسي جا انداخته *رضا پيشرو* است. او با کمي تمرکز بر ايجاد ترکيبات جديد ريتميک و ايجاد تنوع بيشتر ملوديک براي موسيقي پشت رپ هايش، در آينده آثار پربارتر و ماندگارتري را در صحن? رپ فارسي بجاي خواهد گذاشت و يکي از پيشگامان فرهنگ نوين هيپ هاپ ايران شمرده خواهد شد
[/size]
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Un4GivEn
گروه مدیریت
گروه مدیریت
Un4GivEn


تعداد پستها : 339
Age : 38
Registration date : 2007-12-29

هيپ هاپ يا هيپ پاپ Empty
پستعنوان: رد: هيپ هاپ يا هيپ پاپ   هيپ هاپ يا هيپ پاپ Icon_minitimeالأحد يناير 27, 2008 7:29 am

Hip hop / Rap
به طور كلی، موزيك پاپ آمريكايی از بلوز به راك و بعد به هيپ هاپ تكامل يافته است، با تقريبا شاخه های گوناگون بيشماری كه از درخت اصلی منشعب شده اند. از زمانيكه موزيك راك و مردمی با محتوای اجتماعی دهه 60 و اوائل دهه 70 ميلادی شروع به پذيرش، و نه نقد كردن و برهم زدن، سيستم حكومت كرد، بسياری از آمريكايی های جوان به دنبال منبع جديدی برای طغيان و سركشی بودند و صدای جديدی كه به آنها عزت و سربلندی بدهد؛ صدايی كه بتواند يكی از ارزش های آمريكا، يعنی سربرآوردن از گمنامی اجتماعی و اقتصادی، را به خوبی نشان دهد.در همان زمان، خوانندگان اوليه رپ سرگرم اجرای برنامه های خود در كوچه پس كوچه های شهرهای آمريكا بودند – به دور از دفترهای كمپانی های موزيك معروف و معتبر و حتی دورتر از، حداقل از لحاظ ايدئولوژيكی، محله های سفيد پوست نشين برون شهری.درست مثل هر حركت مهم اجتماعی يا موسيقيايی، افراد و مكانهای بسياری ادعا می كنند كه صاحب اصلی رپ هستند. هنوز خيلی زود است تا بتوان تاريخچه اجتماعی و هنری قطعی ای در مورد اين نوع موسيقی ارائه داد، ولی به نظر می رسد همگی توافق دارند كه موزيك رپ در دهه 70 ميلادی در محله برانكس ، بخشی از شهر نيويورك كه اكثر ساكنينش افريقايی-آمريكايی می باشند، متولد شد.در سال 1974، يك دی. جی. جاماييكايی به نام كول هرك با صفحه های سول، نوعی موسيقی حزن انگيز جاز يا بلوز، و رگه،نوعی موسيقی تند جاماييكايي، را كه در مهمانيها پخش می كرد زير سوزن گرامافون جابجا می كرد و صدای "خش افتادن" ايجاد می كرد، يا صفحه را با سرعت به جلو و عقب تكان می داد تا ريتمهای جديدی به وجود آورد. خواننده های رپ به خاطر آوازهای كنايه دار و غزل های پر افت و خيزشان به خود می باليدند؛ آوازهايی كه در مهمانيهای دوستان و همسايگان اجرا می كردند، و همچنين آوازهايی كه "جنگهای" رودررويی بود با رقبايشان برای بدست آوردن شهرت محلی.با اينكه موسيقی رپ موفق به جلب توجه افراد سرشناسی شده بود و به نوعی سبكی برای خودش پيدا كرده بود، وليكن زمانيكه دهه 70 به پايان خود نزديك می شد موسيقی رپ هنوز يك پديده زيرزمينی بود – منحصر شده به جوامع سياه پوست در مناطق شهری، مخصوصا شهر نيويورك. هنوز هيچ خواننده رپی با هيچكدام از كمپانی های معتبر موزيك قرارداد امضا نكرده بود؛ اين موزيك هنوز می بايست به شنوندگان سرتاسر آمريكا معرفی شود، چه برسد به اينكه جريان اصلی موزيك آمريكا نسبت به آن آگاهی پيدا كند.مستر جی ، واندر مايك و بيگ بنك هنك اين اوضاع را عوض كردند. در سال 1979، اين سه نيويوركی، كه بيشتر با نام شوگرهيل گنگ می شناختندشان، آلبوم "رپرز ديلايت" را بيرون دادند كه آهنگی جذاب، پر ريتم ( و 15 دقيقه ای) بود كه درباره هتل ها، متل ها، ماشين های كاديلاك، و داروهای بدون نسخه مخصوص ناراحتی معده، و خيلی چيزهای ديگر، صحبت می كرد. با اينكه هيچيك از اين موضوعات ربطی به طغيان و سركشی ندارد، وليكن با همه اين احوال اين آهنگ انقلابی به راه انداخت. اين آهنگ مرتبا توسط راديو پخش می شد، و به گفته برخی از منابع، در برهه ای از زمان روزی 50000 كپی فروش داشت. در نهايت 8 ميليون كپی از اين آهنگ در سراسر دنيا به فروش رفت. اين خواننده های رپ ويديو كليپی نيز تهيه كردند، اگرچه ويديو كليپ خيلی جالبی نبود، ولی هنوز هم در تلويزيون نمايش داده می شود.جالب آنكه، اولين خوانندگانی كه بيشترين سود را از شور و شوقی كه موسيقی رپ به وجود آورده بود، بدست آوردند سفيدپوست بودند. بلاندی ، يك گروه موسيقی "موج نو" كه خواننده اش زن مو بلوندی بود به نام دبی هری ، يكی از اولين گروههای بزرگ رپ بود، كه آهنگ رپچر را در سال 1980 بيرون داد. در اين آهنگ فب فايو فردی ، يكی از اولين نامهای بزرگ موسيقی رپ، حضور داشت و اين آهنگ توانست به رده های بالای چارت هم در ايالات متحده و هم در انگلستان برسد. سال بعد از آن، موزيك رپ از مكانی حتی عجيب تر سر بيرون آورد: گروه آدام اند دی انتز انگليسی، كه برای ضربهای تند قبيله ای و لباس های دزدان دريايی به سبك نئورمانتيكش معروف شد، آهنگ "انت رپ" را بيرون داد – آهنگ رپی خالص با شعری به زبانهای انگليسی و فرانسوی.رپ در آمريكا، به سوی غرب آمريكا و لوس آنجلس حركت كرد، جاييكه نوع خشن تر و باجرات تر رپ به وجود آمد. در حاليكه گروههای نيويورك درباره رفتار زشت و كفشهای ورزشی شان آهنگ می خواندند، گروههای رپ غرب آمريكا وارد موضوعات بحث برانگيزی مثل جنايت، خشونت دسته های خيابانی، مواد مخدر، و ظلم شدند. به علت حادثه پرنتز موزيك ريسورس سنتر ، و حمله سنگينی كه به موزيك هوی متال كرد كه هنوز از خاطره آن از ياد صنعت موزيك نرفته است، وقتيكه سازمانها و حركتهای اجتماعی ضد رپ از هر گوشه كشور سر برآوردند، كمتر كسی تعجب كرد.علت اصلی واكنش شديد اوليه اشعاری بود كه به عقيده منتقدين پر از كلمات خشونت آميز و حس نفرت از زن بودند. اين موزيك با نام "گنگستا رپ" – اصطلاح عاميانه ای برای "گانگستر" – شناخته شد، و از اين عبارت برای توصيف بيشتر آهنگهای رپی كه از غرب آمريكا بيرون می آمد، استفاده می شد. برای مثال، خواننده رپی به نام آيس- تی با اشعارش كه به گفته بعضی ها خشونت بر ضد مامورين پليش را تشويق می كرد، ماجرای بزرگی به راه انداخت. در نتيجه، كمپانی ضبط موزيكی كه با او قرارداد بسته بود، كمپانی تايم وارنر ، مجبور شد كه از بازار موزيك هيپ هاپ به طور كامل كنار بكشد. گروه ديگری، به نام ان. دبليو. آ. ، با آهنگهايی كه به عقيده دولت ايالات متحده ضد پليس و حتی كاملا ضد اجتماعی بود، غوغای مشابهی به پا كرد.عمليات ضد رپ توسط سی. دولورس تاكر ، زنی سياهپوست، رهبری می شد و عده زيادی از سياستمداران آمريكايی، كه ادعا می كردند اين موزيك از نظر اخلاقی پوچ و حتی مبتذل و مستهجن است، در اين مبارزه شريك شدند. لوتر "لوك اسكای واكر" كمپبل ، رهبر گروه تو ليو كرو مستقر در فلوريدا، پس از اينكه اعلام شد آلبوم "هر چقدر دلشان می خواهد زننده باشند" شرم آور اعلام شد، دستگير شد و اجازه اجرای برنامه از آنها سلب شد. در همين اثنا، بازتاب اشعار خشونت آميز، اقدامات خشونت آميز واقعی بود: طی "جنگی" طولانی بين خواننده های رپ غرب آمريكا و خواننده های رپ شرق آمريكا ، چندين خواننده رپ با گلوله كشته شدند.بحث برانگيز يا غير بحث برانگيز، هيپ هاپ رشد كرد. راسل سيمونز ، يكی از بنيان گذاران دف جم ركوردز و برادر يكی از اعضای گروه ران- دی. ام. سی. و اسطوره ای در موسيقی، اخيرا به يكی از مصاحبه گران راديويی گفت، "تقريبا تمام آلبومهايی كه به ديده آلبوم های گانگستری به آنها نگاه می شود درباره آدمهای نااميد شده هستند، آدمهايی كه تصور می كنند ديگر هيچ فرصتی در زندگی ندارند. اين موسيقی بيشتر از اينكه بخواهد اين نوع زندگی را ترويج كند، توصيف اين زندگی است. از نظر من زبان واقعی هيچ اشكالی ندارد." معروفترين خواننده رپ سفيدپوست امی نم ، فردی از اهالی ديترويت كه ميليون ها سي. دي. در سرتاسر دنيا فروش كرده، در فيلمی راجع به زندگی اش بازی كرد، و به طور كلی دنيای هيپ هاپ را كاملا دگرگون كرد. و الان هيپ هاپ به سمت دانشگاهها در حركت است. در دانشگاه هاروارد در بوستون، مسلما يكی از معتبرترين دانشگاههای آمريكا، ماموريت تحقيقاتی جهت تهيه اولين آرشيو هيپ هاپ شروع شده است. هدف نهايی اين است كه دروسی ارائه شوند كه هيپ هاپ را به عنوان پديده ای فرهنگی مورد مطالعه قرار دهند. لارنس پاركر ، يكی از پيشگامان و اسطوره های رپ كه با نام كی. آر. اس- وان برنامه اجرا می كرد و الان رييس معبد هيپ هاپ در نيوجرسی – كه فرهنگ هيپ هاپ را بررسی و ترويج می كند – است، اظهار داشت، "هيپ هاپ از سرگرمی محض فراتر رفته است؛ هيپ هاپ نوعی رفتار است، يك آگاهی، روشی برای ديدن دنيای اطرافمان."جذابيت اصلی موزيك رپ را می توان در افرادی كه سی. دی. های رپ می خرند، مشاهده كرد. ساند اسكن ، شركتی پيگيری كننده صنعت موسيقی، می گويد كه 70 درصد كسانی كه امروزه موزيك رپ می خرند سفيدپوست هستند، در حاليكه گروه مشاوران بازاريابی و ارتباطات تی. ام. جی مستقر در نيويورك تخمين می زند كه "بخش ذهنيت شهری" در آمريكا – يعنی سياهپوستان يا اشخاصی كه فرهنگ سياهپوستی را تقليد می كنند – نماينده بيش از 100 ميليون نفر است.مثل تمام "موتورخانه های" تجاری مدرن، هيپ هاپ جهانی شده است. گروههای رپ فرانسوی، گروههای رپ ايتاليايی، گروههای رپ ژاپنی، و گروههای رپ مكزيكی- آمريكايی به وجود آمده اند. الان بچه های دبيرستانی آلمانی، با اينكه انگليسی را با لهجه غليظ آلمانی صحبت می كنند، ولی آهنگهای رپ را با لهجه های هارلمی و ديترويتی می خوانند. سه سال قبل، سه نفر عرب اسراييلی دور هم جمع شدند و گروه رپی به نام ام. دبليو. آر. تشكيل دادند و آهنگهايی درباره مبارزه طلبی، اعتراض و اميد بيرون دادند. نواهای خيابانهای آمريكا با نواهای خيابانهای اقصی نقاط دنيا ملاقات كرده اند، و نقطه مشترك خود را پيدا كرده اند.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
هيپ هاپ يا هيپ پاپ
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: موسیقی :: موسیقی رپ و هیپ هاپ-
پرش به: