حسين خواجه اميري ( ايرج )به سال 1313 در شهر كاشان متولد شد ، بيش از شش سال از سنش نمي گذشت كه شروع به زمزمه اشعار روز و عاميانه مردم كه رايج آن زمان بود مي كند .
پدر بزرگ وي كه از صدايي بسيار خوش برخوردار بوده ، يكي از خوانندگان به نام ناصرالدين شاه قاجار بود و هر وقت كه شاه قاجار اراده مي كرده بايد وي براي او بخواند ولي به طوري كه از شواهد و آثار بر مي آيد ، غير از دربار ، او خيلي مواقع براي مردم عادي نيز مي خواند و در محافل شركت مي كرده و مي خوانده ، پدر حسين خواجه اميري كه از صدايي خوب برخوردار و از پدرش به ارث برده بود حسين را تحت تعليم خود قرار مي دهد و بسياري از شب ها كه ستاره هاي منطقه كويري كاشان مانند خوشه هايي از زمرد در آسمان خودنمايي مي كردند و محيطي شاعرانه به وجود مي آوردند ، وي را به صحراي اطراف شهر مي برد و او را تشويق به خواندن با صدايي هر چه بلند مي كرد . مدت ها حسين تحت تعليم پدر اين كار را ادامه داد و پس از چندي به تهران مي آيد و به كلاس روان شاد استاد ابوالحسن خان راه يافت ، مدت شش ماه متوالي از محضر استاد صبا كسب فيض كرد ، سپس در سال 1327 توسط ابراهيم خان منصوري براي شركت در برنامه هاي راديويي به راديو دعوت شد . حسين مدت ها با اين اركستر همكاري مي كند و خودش ارتشي بود ، شب هاي جمعه به مدت نيم ساعت در برنامه ارتش شركت مي كند و پس از مدتي در اركستر آقاي عبدالله جهان پناه شركت و با اركستر او همكاري كرد .
در سال 1336 بنا به دعوت مرحوم داود پيرنيا به برنامه گلها راه مي يابد و در اولين همكاري خود با گلها، آوازي در مايه " سه گاه " همراه با ويولون استاد علي تجويدي مي خواند و چندي بعد يكي از آهنگ هاي آقاي مهندس همايون خرم را با همكاري جليل شهناز و جهانگير ملك به نام گلهاي 510 در مايه مخالف "سه گاه " اجرا مي كند و از اين به بعد همكاريش با اين برنامه ادامه مي يابد . ايرج ، علاوه بر خواندن ، به نواختن ضرب نيز علاقه وافر دارد وضرب به خوبي مي نوازد . وي معتقد است كه جامعه ايران ، آواز و آهنگ هاي اصيل ايراني را مي خواند و همين آثار و آهنگ ها است كه نمودار فرهنگ صوتي و ملي كشور بوده و توسط گذشتگان ما به طور سينه به سينه حفظ و نسل به نسل به ما منتقل شده و اين ميراث گرانقدر برايمان مانده و بايد در حفظ و اشاعه آن سعي و كوشش وافر داشته باشيم و به موسيقي ملي و سنتي سرزمين خود خيلي بيش از اين ها ارج گذاريم .
حسين خواجه اميري چون افسر ارتش بود لذا مشكلاتي براي اجراي برنامه هاي هنري خود از جمله نام حقيقي خود پيش روي داشت ، بدين سبب نام مستعار ( ايرج ) را براي خود برگزيد . ايرج كه از صدايي خوش و رسا و مطلوب برخوردار است در زمان خود به آواز ايران خدمات شايان توجهي نمود به طوري كه در دور افتاده ترين قراء مملكت هم علاقمندان فراوان پيدا كرد ، ولي افسوس كه اين هنرمند خوش صدا ، اشتباه بزرگي را در زندگي هنري خود مرتكب شد و آن اين كه يكي از كارگردانان ابن الوقت سينماي آن زمان كه ضربات فراوان و سنگيني به صنعت فيلم سازي كشور زده بود ، وي را اغوا كرد و در بسياري از فيلم هاي ساخته او ، آهنگ هاي " آن چناني!" خواند كه اي كاش نمي خواند و به شهرت و مقام والا و اصيل هنري خود خدشه وارد نمي كرد . به هر حال صاحب نظران در موسيقي ايران ، متفق القولند كه وي يكي از بهترينهاي آواز ايران بوده كه هيچوقت خاطره او در آواز و موسيقي سنتي ايران فراموش نخواهد به قول معروف اگر در و گوهر در لجن زار هم بيفتد ، اصليت خود را از دست نخواهد داد و حسين خواجه اميري ( ايرج ) هم حكم همين در و گوهر را دارد