اگر اين روزها به وبسايت گروه«ريديوهد» (Radiohead) سري بزنيد، با پيوندي روبهرو خواهيد شد كه شما را به سايت ديگري راهنمايي ميكند با عنوان «در رنگينكمانها».
اين وبسايت كه نام آلبوم جديد گروه را بر خود دارد، از اوايل ماه مهري كه گذشت، مشغول فروش آلبوم جديد «ريديوهد» در 2قالب «ديجيتال» (براي download) و «مجموعه ديسك» است.
با كمال شگفتي و براي اولينبار در تاريخ موسيقي معاصر، ريديوهد به شما اين امكان را ميدهد كه بابت داشتن آلبومي كه يك عمر تجربه اعضاي گروه را با خود دارد، هر مبلغي كه دوست داريد بپردازيد. بله، واقعا هر چقدر كه دوست داريد!
ريديوهد را ميتوان فرزند ناخلف صنعت موسيقي غرب دانست؛ گروهي كه كار خود را از مدرسهاي كوچك در منطقهاي از انگلستان شروع كرد و با گذشتن از خوانهاي متعدد اين صنعت، موفق به بستن قرارداد با يكي از بزرگترين ناشران موسيقي دنيا، ايامآي (EMI) شد و به كمك آن صدايش را به غرب و شرق - از آمريكا و اروپا گرفته تا خاورميانه و شرق دور و تمام دنيا - رساند؛ ولي برخلاف گروههاي ديگر، سبك زندگياي كه موفقيت در اين سيستم به آنها نشان داد، نه تنها آنها را از «ستارهشدن» زده كرد بلكه در آنها تنفري از اين تجارت غولپيكر به وجود آورد؛ تنفري كه باعث شد بعد از آلبوم موفق سال 1997شان - «خيلي خوب، كامپيوتر» - صدايشان را آنطور كه خودشان دوست داشتند و به قول خودشان برايشان لذتبخش بود، تغيير دهند و آلبومي تهیه كنند كه انتشار آن براساس مدلهاي تجاري موسيقي، براي ناشر ريسك به حساب میآید.
در دنياي موسيقي امروز، وقتي گروهي صدايي پيدا ميكند كه به گوش مردم خوش ميآيد و باعث فروش چندين ميليون نسخهاي آلبومي از آنها ميشود، بهندرت پيش ميآيد ناشري كه خود را عامل موفقيت گروه ميداند، دست گروه را باز بگذارد تا هر كاري كه دلش ميخواهد بكند و به هر سمتي كه ميخواهد سرك بكشد؛ اين ناشران سعی میکنند با كمك گرفتن از روشهاي امتحان شده تا آخرين قطره اين ابر تازه به بار نشسته را براي كسب پول بچلانند.
اما براي ريديوهد وضع فرق ميكرد؛ فشاري كه به واسطه موفقيت آلبوم «خيلي خوب، كامپيوتر» بر آنها وارد شده بود و همچنين فروش موفق و چشمگير چند ميليوني آن، باعث شد تا اعضاي گروه زير بار اصول و قواعد از پيش تعيينشده بازي نروند و كاري بكنند كه واقعا ميخواستند. تام يورك (ترانهنويس، خواننده، گيتاريست، پيانيست و رهبر گروه) در جايي گفته است كه علت موفقيت آلبوم «خيلي خوب، كامپيوتر»، چيزي نبوده جز اينكه آلبوم در شرايطي به وجود آمده كه اعضاي گروه با خيالي راحت و آزادانه با هم کار کردهاند.
بعدها ریدیوهدیها این را ادامه دادند و نتيجه كارشان آلبومي نامتعارف شد به نام «بچهتك»؛ آلبومی که برخلاف انتظار منتقدين و طرفداران، تركيبي تكامليافته از آلبومهاي قبلي گروه نبود و در حقيقت تجربهاي بود فراتر از آلبوم موفق «خيلي خوب، كامپيوتر».
این آلبوم ساختاری متفاوت داشت؛ ترانههاي تام یورک هم سر و وضعي انتزاعي پيدا كرده بود و قطعهها پر بودند از صداهاي جديد كه گرایش به موسيقي الكترونيك در آنها آشکار بود و ديگر نميشد آنها را به راحتي در شاخه آلترناتيو راك گنجاند.
آلبوم جديد در وضعيتي ارائه شده بود كه برخلاف روشهاي معمول تبليغات قبل از انتشار آلبوم، هيچ تكآهنگي از آن منتشر نشد و به جاي آن در وبسايت گروه، ويدئوهايي با عنوان «ضد ويدئو» قابل دسترسی بود كه در حقيقت اعتراضي بودند به موزيك ـ ويدئوهاي متداول در شبكههايي مثلMTV.
گرچه بيم اين ميرفت كه گروه تعدادي از طرفداران خود را از دست بدهد (كما اينكه بخشي از آنها را هم از دست داد) ولي آلبوم «بچه تك» با فروشي غيرمنتظره روبهرو شد؛ به طوري كه عنوان پرفروشترين آلبوم ريديوهد را به دست آورد و حتی توانست جايزه گرمي بهترين آلبوم آلترناتيو سال 2001 را دريافت كند و نامزد دريافت گرمي بهترين آلبوم همان سال شود. با همین اثر بود که بعضی منتقدان، ريديوهد را جزو گروههاي مهم دنيا به حساب آوردند و بسياري از طرفداران گروه هم اين آلبوم را بهترين كار گروه دانستند.
دیگر روش ريديوهد موفقیتاش را ثابت کرده بود، بيعلاقگي آنها نسبت به موسيقي تجاري و شرايطي كه همزمان به واسطه كتابي با مضمون ضدجهاني شدن و با عنوان «نشانه ممنوع» - نوشته نايومي كلاين - براي آنها به وجود آمد، خط فكري مشخصتري را براي ادامه فعاليت گروه به وجود آورد. اعضاي گروه ديگر ترديدي در عملي كردن هر نوع ايده جديد و خلاق از خود نشان نميدادند.
اين ايدهپردازيها كه حالا مسير مشخصتري به خود گرفته بود نه تنها در ترانههاي انتقادآميز تام يورك درباره تنهايي و ترس بشر امروزي و مشكلات زاييده پديده جهاني شدن و سياست ديده ميشد بلكه فضاي موسيقايي و صداهاي گروه را نيز تحتتاثير قرار میداد. باز گذاشتن پنجره خلاقيت، آنها را تا جايي پيش برد كه حتي وبسايت اينترنتي نامتعارفشان - كه پر از پيوندهاي تو در تو و بيربط بود - هم بخشي از چهره معترض گروه براي مخاطب شده بود.
در سال2003 و با انتشار آلبوم «زنده باد دزد»، قرارداد ريديوهد با ايامآي به پايان رسيد. حالا ريديوهد، ابرگروهي بود شناخته شده در جهان با مواضعي مشخص و شيوه كاري منحصر به خود، كه به هيچ سازمان نشر موسيقياي، براي ساختن هيچ آلبومي تعهد نداشت.
بعد از وقفهاي نهچندان طولاني، وقت آن بود كه گروه روشهاي جديدي براي مواجهه با مخاطب را آزمايش كند. در سال2004، گروه نسخه ديويدي برنامههاي تلويزيوني اينترنتي خود را منتشر كرد كه از طرفي ديدي انتقادي و تمسخرآميز به وضعيت امروزي تلويزيون در دنيا داشت و از طرفي قالبي جذاب و تاثيرگذار را براي خلق صدا و تصوير به دنيا عرضه ميكرد؛ قالبي كه بهشدت از تجاري بودن فرار ميكرد.
مروری بر تاریخ فعالیت گروههای موسیقی نشان میدهد که حتی معترضترینشان هم وقتی به مناسبات دنیای تجاری موسیقی رسیدهاند، کوتاه آمدهاند. اما ریدیوهدیها در مسیری حرکت کردهاند که کمتر گروهی جسارت رفتن به سمت آن را داشته است: استقلال از سلطه ناشران موسيقي. تام يورك در مصاحبهاي با مجله «تايم» ميگويد كه با وجود اينكه افراد دوستداشتنياي در كمپاني ضبطشان وجود داشتهاند ولي خوشحال است كه با اين صنعت روبه زوال خداحافظي كرده است.
لينك مطلب: